دورهمی های همکارای بابا جون
همکارای بابا قرار گذاشته بودند تا با هم یک دورهمی بکذارند و خونه همدیگه رفت و آمد داشته باشن که اولین خونه برای مهمونی خونه ما تعیین شد. ولی چون باباجون به ما دیر خبر داد طبق معمول مزاحم خاله محبوبه جون دیم و خاله کی کمکمون کرد. اول خونه رو مرتب کردیم و جارو و گردگیری ( گردگیری با وجود شما خیلی کار سختیه ، چون همش رد انگشتای کوچولوت با خوراکی هایی که خوردی روی وسایله )بعد ژله درست کردیم و رفتیم شیرینی خریدیم و آخر رفتیم دنبال باباجون دانشگاه و میوه خریدن و ... خلاصه شب خیلی خوبی بود و بهمون حسابی خوش گذشت. شما هم با نی نی ها کلی بازی کردی و نی نی ها از اتاقت خیلی خوششون اومده بود. هفته بعد همه خونه سحرجون دعوت بودیم و شام خوشمزه ای که ...